close
آخرین مطالب
  • تبلیغ شما در اینجا
  • طراحی سایت شخصی
  • طراحی سایت فروشگاهی
  • طراحی سیستم وبلاگدهی
  • سیستم سایت ساز اسلام بلاگ
  • مگا برد - پلتفرم خرید اینترنتی قطعات موبایل مگابرد
  • تحلیل و نمودار سازی فرم های پلاگین گرویتی وردپرس
  • اولین تولید کننده پلاگین های مارکتینگ و سئو کاملا ایرانی
  • اولین پلاگین دیجیتال مارکتینگ وردپرسی
  • loading...
    YourAds Here YourAds Here

    قانون جذب

    بازدید : 163
    دوشنبه 11 بهمن 1395 زمان : 22:56

    مشکلات ذهنی سد راه باورها


    آموزش قانون جذب,باورها,قانون جذب

    مشکلات ذهنی

    امروز می‌خواهم در مورد اصلی‌ترین مشکل ذهنی که باعث به وجود آمدن باورهای تضعیف‌کننده درون ما می‌شوند صحبت کنم.


    در ابتدا بهتراست این مطلب را بخوانید: دوره قانون جذب

    بزرگ‌ترین مشکل ذهنی

    شاید مهم‌ترین مشکل ذهنی تعمیم دادن باشد. منظور از تعمیم دادن چیست؟ همه‌ی ما در زندگی ناگزیر از تعمیم دادن هستیم. توانایی ما برای بلند شدن از روی زمین و راه رفتن در اتاق، از این احساس اطمینان برمی‌خیزد که زمین زیر پا پایمان را نگاه خواهد داشت. اگر در این مورد شک داشتیم، نمی‌توانستیم این کار را بکنیم و از ترس در جای خود بی‌حرکت می‌ماندیم. اما واقعیت آن است که ما یاد گرفته‌ایم تعمیم دهیم که معمولاً زمین ما را نگاه می‌دارد و هیچ‌گاه از خود نمی‌پرسیم که آیا زمین مرا را نگاه خواهد داشت یا نه؟

    یا وقتی به یک دستگیره در می‌رسیم! تا حالا از خود پرسیدید که خوب مکانیزم این دستگیره چگونه است؟ شاید مکانیزم جدیدی داشته باشد؟ یا مثل تمام دستگیره‌ها آن‌را به پایین کشیدید و در را باز کردید؟ از کجا می‌دانستید که این دستگیره را نباید به بالا یا داخل فشار دهید؟


    این مطلب را هم بخوانید: آیا قانون جذب کار می‌کند؟

    تعمیم دادن: مشکل ذهنی یا موهبت؟

    این خیلی خوب است که ما بدون تجزیه‌وتحلیل و صرف وقت می‌توانیم در را باز کنیم ولی موضوع به همین باز کردن در ختم نمی‌شود. گاها این تعمیم کمکی به ما نمی‌کند. به‌طور مثال اگر کسی بارها ما را اذیت کرده است به‌جای آن‌که ببینیم آن شخص چه کسی است این موضوع را به نژاد، شهر، مرد، زن یا رئیس بودن آن‌ نسبت می‌دهیم. همه‌ی شما جملات این‌چنینی را شنیده‌اید: زن‌ها …. . مردها … . شمالی‌ها … . تهرانی‌ها … .

    اگر جاهای خالی موارد مثبت باشند مشکلی به وجود نمی‌آید ولی متأسفانه ما موارد منفی را راحت‌تر تعمیم می‌دهیم.

    ما باید به هرلحظه، به هر رابطه و به هر موقعیت با چارچوبی کاملاً جدید وارد شویم تا بتوانیم دست به کشف و اکتشاف بزنیم.

    اگر کسی را در قالب و چارچوبی معین قرار دهیم، به دنبال راه‌هایی برای پشتیبانی از آن خواهیم گشت و بر ازآنجاکه مشخصاً جوینده یابنده است آن راه‌ها را خواهیم یافت.

    یک داستان آموزنده

    احتمالاً شما هم این داستان معروف را شنیده‌اید: فردی صبح بیدار شد و دید تبرش نیست و سریعاً به همسایه‌اش مشکوک شد و دید آن شخص یک دزد حرفه‌ای است. مثل دزدها راه می‌رود، مثل دزدها پچ‌پچ می‌کند حتی مثل دزدها لباس می‌پوشد. همین‌که می‌خواست نزد قاضی برود تبرش را که زنش آن را جابه‌جا کرده بود را پیدا کرد. بعد دوباره بیرون رفت. دید همسایه‌اش مثل یک آدم شریف راه می‌رود، مثل یک آدم شریف لباس می‌پوشد و مثل یک آدم شریف صحبت می‌کند.

    ما هیچ‌گاه مسائل را همان‌گونه که هستند نمی‌بینیم. ما تمام مسائل را از فیلتر باورهایمان عبور می‌دهیم و می‌بینیم.

    حتماً شده که شما با شخصی مدت‌ها بحث داشتید بر سر این موضوع که کدام بازیگر یا کدام فوتبالیست بهتر است. جالب اینجاست که در این‌گونه موارد از حرکات و چهره و صحبت‌های هر دو نفر مشخص است که به گفته خود اطمینان دارند. این دو نفر حتی وقتی فوتبال یا فیلم را نگاه می‌کنند متفاوت از هم می‌بینند.

    مثال واضح‌تر: هیچ مادری در دنیا قبول نمی‌کند که فرزندش مشکل داشته باشد. اگر عده‌ای از راه به در شوند معمولاً تمام مادرها می‌گویند فرزند من پاک بود و دوستانش او را از راه به در کردند و گول دوستانش را خورد. فرزند من ساده است. هیچ مادری قبول نمی‌کند که شاید فرزند خود او هم یک نفر را از راه به در کرده است؛ نه اینکه بخواهد جلوی مردم این موضوع را این‌گونه نشان دهد، بلکه واقعاً آن مادر رفتارهای فرزندش را از فیلتر باورهای خود عبور می‌دهد.

    مثال خوب برای این مورد عینک است. شما اگر یک عینک سبز بزنید تمام اطراف را سبز خواهید دید ولی متأسفانه عینک باورها این‌قدر زیاد با ما بوده است که فکر می‌کنیم عینکی نداریم و ما درست می‌بینیم و بقیه اشتباه می‌بینند.

    اگر از کسی –مخصوصاً کسی که خیلی او را قبول داریم- بشنویم که ما بی‌دست‌وپا هستیم، به دنبال شواهد این موضوع خواهیم گشت و هر چه به دنبالش بگردیم پیدا می‌کنیم. به همین دلیل بالای 90% باورهای ما در بچگی شکل می‌گیرد؛ زمانی که پدر و مادر ما قهرمانان بی‌قیدوشرط زندگی‌مان هستند.

    مشکل ذهنی برای عزیزانمان ایجاد نکنیم:

    بزرگ‌ترین هدیه‌ای که ما می‌توانیم به فرزندانمان دهیم اعتمادبه‌نفس است. فقط اعتمادبه‌نفس.

    آنتونی رابینز می‌گوید: “انسان ماشین اثبات باورهایش است.”

    آموزش قانون جذب,باورها,قانون جذب

    چقدر این جمله زیباست. یک ماشین چرخ‌گوشت چه‌کار می‌کند؟ فقط گوشت چرخ می‌کند.

    یک ماشین آب‌میوه‌گیری چه طور؟ فقط آب‌میوه می‌گیرد.

    یک ماشین جاروبرقی؟

    و انسان ماشین اثبات باورهایش است: فقط می‌تواند باورهایش را اثبات کند و به دنبال شواهد تائید آن‌ها بگردد.

    بیایید برای همنوعان خود و مخصوصا فرزندان خود مشکل ذهنی ایجاد نکنیم.

    حتماً شما دوستان عزیز هم تجربیات خوبی در این رابطه دارید.

    تجربیات خود را در قسمت نظرات بنویسید تا دوستان دیگر هم استفاده کنند و باورشان تقویت شود.

    قانون جذب کار می‌کند
    نظرات این مطلب

    تعداد صفحات : 3

    درباره ما
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    چت باکس




    captcha


    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 39
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 19
  • بازدید کننده امروز : 15
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 20
  • بازدید ماه : 237
  • بازدید سال : 3416
  • بازدید کلی : 6833
  • کدهای اختصاصی